اجازه

 

دوست دارم با شما باشم اجازه میدهی؟
تو رئوفی من گدا باشم ، اجازه میدهی ؟

شامل لطف رضا باشم ، اجازه میدهی؟
با تو یک شب کربلا باشم اجازه میدهی؟

دست و پا گیرم ، تو اما دست گیری میکنی
مهربانی های جبران ناپذیری میکنی

آسمانت مال من، بال و پرم مال شما
تو برای من، تمام کشورم مال شما

گم شدن در صحن مال ما، حرم مال شما
زیر پایت مال من، بالا سرم مال شما

زائرت هرکس شود،ختم به خیرش میکنی
پاش بیفتد اگر،حر را زهیرش میکنی

راه افـــتادی و زیـــــر پـــــات، ایــــران ســـاخـتند
تـــــکه ای از خــــاک ایران را، خراسان سـاختـند

با وجود تـــو در ایـــــن کشور، مسلمان سـاختند
تو همان لطفی که در پاسخ به، سلمان ساختند

آمدی بر دامنت دست توسل ریختن
وقت تشییع تو، روی پیکرت گل ریختن

 

صابر خراسانی