چله اشک

 

کاش می‌شد زِ سفر برگردی، با همان چند نفر برگردی
چله اشک گرفتیم برات، به امیدی که سحر برگردی
مادرم گفته همینجا بنشین، می‌نشینم دم در برگردی

 

مصطفی صابر خراسانی