ذکر مناجات

 

چقدر زود رسيده على اكبر شدنت
تا به ميدان روى و غنچه پرپر شدنت

اشك خشك تو شده خونِ دلِ قلبِ رباب(س)
خبرت هست تو و قاتل مادر شدنت؟

مركبت كه شده گهواره و اشكت شمشير
شيوه رزم جديدى است دلاور شدنت

ذوالفقارى كه ندارى چقدر بُرّنده است
شهره شهر شده وارث حيدر(ع) شدنت

كه ببينيد على(ع) ايل و تبارش على است
شده ضرب المثل اين فاتح خيبر شدنت

در قنوت پدرت ذكر مناجات شدى
تا ببينند همه هديه به داور شدنت

حرمله(لعنة الله عليه) تاب نياورد كه بالا باشى
داده پايان به تو و قصه سرور شدنت

بعد از اين ذكر لب كون و مكان واى رباب(س)
روضه مرد و زن و پير و جوان واى رباب(س)

تير تا آمده افتاده به جان سر تو
ساخته كار سرت رفته سراغ پر تو

تير هم قدّ تو بوده كه شدى هم بازيش؟
ثمرش اينكه پر از خون شده برگ و بر تو

همه ممنون حسينيم(ع) كه نگذاشت سرت
بر زمين افتد و خاكى بشود حنجر تو

رفته تا عرش خدا خون گلويت اما
دو سه تا قطره از آن ريخته دور و بر تو

ردّ پاى پدرت در هم و بر هم شده است
كار دست پدرت داده تن بى سر تو

آرزو داشت كه داماد شوى اما حيف
نقش بر آب شده آرزوى مادر تو

بعد از اين ذكر لب كون و مكان واى حسين(ع)
روضه مرد و زن و پير و جوان واى حسين(ع)

روضه خوان حرم آل عبا گهواره
گريه كن زينب(س) و بانى عزا گهواره

مادرى سينه زنان موى كنان مى گويد
پسرم نيست بگو رفته كجا گهواره

چون على(ع) نيست تكان مى دهد و زير لبش
خوانده لا لا لا لا لا لا لا لا لا گهواره

” و نبوت به دو تا معجزه آوردن نيست ”
شده هم رتبه موسى(ع) و عصا گهواره

عصر روز دهم آمد به حرم حرمله(لعنة الله عليه) و
و بماند كه سپس ديده چه ها گهواره

 

شاعر: على اكبر لطيفيان

 

مصطفی صابر خراسانی