حضرت علی‌اکبر (ع)

 

اگر به چشم تو لفظ غزال برگردد
به جسم مرده شعرم خیال برگردد
بدون تو من ازین ماه برنمیگردم
اشاره کن به دو ابرو هلال برگردد
نگاه میکنی و آفتاب حیران است
به سمت غرب و یا که شمال برگردد
به ساحتی که تویی آسمان چه میفهمد
کسی به پای بیاید به بال برگردد
اگر مکبر ما هم قد قیامت نیست
به خال خویش بفرما بلال برگردد
الهی این قد و بالا بلندتر نشود
قلم الهی ازین سطر لال برگردد
که از جوار تن جاری تو حضرت کوه
رشید و سخت بیاید هلال برگردد
و عقل کل به جز این پاسخی نمی یابد
که از جوار تو با صد سوال برگردد
ازین به بعد در این شعر تو خدا هستی
و امر کن گذر ماه و سال برگردد
ببینم او که مرا شاعر آفریده تویی
کسی که قبل من این شعر را شنیده تویی
بگو بلا بنویسند ، ها که می خواهیم
تمام دهر نخواهند ما که می خواهیم
تو جلوه کردی و ما نیز می پرستیمت
به دین نیاز نباشد خدا که می خواهیم
و چشمهای تو جنات تحت الانهار
و چند تایی ازین آیه ها که میخواهیم
نه دعبلیم که در حشر با شما باشیم
برای لخت نماندن عبا که میخواهیم
تو باشی و پدرت باشد و خدا باشد
ببین بهشت تو را نیز با که می خواهیم
و دفن کرده مرا زیر روضه های شما
تو زیر پای پدر من به زیر پای شما

شاعر: هادی جان‌فدا

 

مصطفی صابر خراسانی