در کوفه یا در محضرم فرقی ندارد
هرجا که باشی دلبرم فرقی ندارد
خود را به بالین شهیدان می رسانم
پس دور، با دور و برم فرقی ندارد
در کوچههای کوفه جسمت را کشیدند
چه جسم تو چه پیکرت فرقی ندارد
زد بر لب و دندان تو با چوب دستی
این با جسارت با سرم فرقی ندارد
یاران من در هر دو عالم بینظیرند
پس داغ تو با اکبرم فرقی ندارد
این روضه که از آب خوردن هم گذشتی
با روضه آب آورم فرقی ندارد
حالا که تو سردادی و سردار ماندی
پس دخترت با دخترم فرقی ندارد
داغ غریبی تو با داغ غم من
در پیش چشم مادرم فرقی ندارد
شاعر: محسن صرامی
مصطفی صابر خراسانی